سيد بن طاووس عليه الرّحمه از محمد بن احمد بن داوود نقل كرده است كه مىگفت:
من همسايه اى داشتم كه او را على بن محمد مىگفتند. گفت كه من هر ماه يك مرتبه به زيارت امام حسين عليه السلام مىرفتم. و چون سنّم بالا رفت و جسمم ضعيف شد مدّتى به كربلا نرفتم، و بعد از مدّتى پياده روانه شدم، و در مدّت چند روز به كربلا رسيدم، زيارت كردم و نماز خواندم و چون به خواب رفتم ديدم كه حضرت امام حسين عليه السلام از قبر بيرون آمده و به من مىگويد:
چرا مرا جفا كردى و قبل از اين به من نيكوكار بودى!
گفتم اى سيّد جسمم ضعيف شده است و پايم بى قوّت شده است و در اين وقت ترسيدم كه آخر عمر من باشد چند روز راه آمده ام تا به زيارتت رسيده ام و روايتى از شمابه من رسيده است مىخواهم از شما بشنوم، فرمود: بگو!
گفتم كه روايت مىكنند كه شما فرموده ايد: هر كه به زيارت من آيد در حيات خود من او را بعد از وفاتش زيارت مىكنم.
فرمود: كه بلى من گفته ام و اگر او را در آتش جهنّم بيابم از آتش او را بيرون مي آورم.(50)
منبع:تشنه لب داستان های بسیارجالب ازامام حسین
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: